منظور از سخت شدن امتحانات الهی چیست؟
راز خلقت انسان در این عالم، فراهم کردن زمینه انتخاب برای امور مختلف است؛ چیزی که در فرهنگ دینی امتحان نامیده میشود: «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیاه لِیَبْلُوَكُمْ أَیُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»[1]: (آن که مرگ و زندگی را بیافرید، تا بیازمایدتان که کدام یک از شما به عمل نیکوتر است و اوست پیروزمند و آمرزنده.)
خداوند میتوانست همه انسانها را در بهشت بیافریند و این مسئله برای او مقدور بود و هیچکس هم نمیگفت چرا چنین کرده است. اینکه انسان و این عالم را با این هزینه سنگین آفرید، برای این بود که مخلوقاتی به وجود آورد که با انتخاب خود مسیرشان را مشخص کنند؛ آمدن انبیاء و اولیای الهی، تحمل رنج و سختی دوری از وطن و تحمل زندانها و در نهایت شهادت، بهجود آمدن حادثه کربلا و از دست دادن شهیدانی که ارزش یک تار مویشان از همه عالم بیشتر است، همه و همه برای تحقق این هدف بود.
خداوند ملائکه را در مسیر خیر آفرید؛ حیوانات را خلق کرد که هیچ تکلیفی ندارند و تابع شرایط طبیعی هستند؛ اما در این میان، جای موجودی که مسئولیت داشته باشد و بتواند با انتخاب خود نتیجه خوب یا بد کار خود را تعیین کند، خالی بود : «فَمَنْ شاءَ فَلْیُۆمِنْ وَمَنْ شاءَ فَلْیَكْفُرْ»[2]: (هر کس می خواهد ایمان بیاورد و هر کس نمی خواهد راه کفر پیش گیرد.)
آنگونه که از قرآن استفاده میشود، چنین موجودی میتواند با اراده و اختیار خود جانشین یا نماینده خدا روی زمین باشد. شاید رازی که خداوند در جواب پرسش ملائکه بیان کرد، همین مسئله باشد؛ وقتی ملائکه به خداوند گفتند: «أَتَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَیَسْفِكُ الدِّماءَ»[3]: (آیا کسی را می آفرینی که در آنجا فساد کند و خون ها بریزد.)
و خداوند در جواب فرمود: «قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ»[4]: (گفت: آنچه من می دانم شما نمی دانید.)
راز همین بود که در میان انبوه مشکلات، عدهای راه صحیح را میشناسند و به خدا نزدیک میشوند؛ آنگاه ملائکه خادم این افراد میشوند. چون ملائکه از مسئله انتخاب، آگاهی نداشتند و نمیدانستند نتیجه آن چه میشود و این چه فضیلتی است، خدا فرمود: «قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ»
سختتر بودن انتخابهای اجتماعی در برابر انتخابهای فردی
ما نیز باید به طور دائم به مسائل فردی خود توجه داشته باشیم و بدانیم که بر سر چند راهیها، کدام مسیر را انتخاب کنیم .
یعنی در زندگی خود با امتحانهای فردی مواجهایم؛ شاید هر یک از ما در هر لحظه دهها امتحان داشته باشیم؛ ما بهطور دائم در نگاه کردن، شنیدن، سخن گفتن و دیگر امور زندگیمان بر سر چندراهیها قرار داریم که باید از میان آنها مسیر درست را انتخاب کنیم؛ «لِیَبْلُوَكُمْ أَیُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»[5]: (تا بیازمایدتان که کدام یک از شما به عمل نیکوتر است و اوست پیروزمند و آمرزنده.)
اینها مربوط به مسائل فردی است؛ اما اگر این مسائل در کنار مسائل اجتماعی قرار گیرد، در برابر آنها رنگ میبازد؛ زیرا هر انتخابی در فعالیتهای اجتماعی، چهبسا هزاران یا میلیونها انسان را به سمت جهنم یا بهشت سوق دهد.
برای مثال، به وسیله یک نفر، با یک بمب اتمی صدها هزار نفر کشته میشوند؛ یا اینکه چهبسا با اقدام یک نفر، عده زیادی نجات پیدا کنند. گاهی انسان برای انتخاب یک چیز از قرعهکشی و روش شیر و خط استفاده میکند؛ این انتخاب کور است؛ برای این که انتخاب آگاهانه باشد، فرد باید بداند تصمیمهای او چه آثاری دارد و نتایج آن چیست؛ یعنی با محاسبه و دقت انتخاب کند؛ این ویژگی انسان است. انتخاب کور فایدهای ندارد.
سختشدن امتحانهای الهی همزمان با رشد انسانها و جامعه
از ابتدا که ما به تکلیف میرسیم و باید انتخاب کنیم، همه چیز برایمان روشن نیست. کودک وقتی بزرگ میشود، به تدریج شعور، تجربه و آگاهی از دین و مسائل اجتماعی پیدا میکند و میفهمد باید چه کاری انجام دهد یا ندهد؛ کجا اشتباه داشته و کجا درست عمل کرده است.
ما در دهه اول انقلاب امتحان خود را دادیم؛ برای رفتن به مراحل بالاتر، باید امتحانهای سختتری بدهیم. البته در این میان چهبسا گاهی دچار تنزل شویم یا در همان مرحله بمانیم.
امتحانهای الهی اینگونه است که وقتی انسان مردود شد، در همان مرحله باقی نمیماند، بلکه تنزل و سقوط می کند؛ یعنی انسان نمره منفی و زیر صفر میگیرد. بنابراین، نباید امید داشته باشیم که هر روز، اوضاع آرامتر، شرایط روشنتر و مشکلات کمتر باشد.
عمر سعد در شب عاشورا، از شب تا صبح خواب نمیرفت و با خود فکر میکرد که چه کند! آیا جنگ با امام حسین علیهالسلام را قبول کند یا نکند ؟! اینکه کسی که چندین سال در دارالاسلام زندگی کرده و پای منبر امیرالمۆمنین علیهالسلام بزرگ شده، اینگونه متحیر بماند که چه کند، نشاندهنده سختی امتحان است.
سختی شناخت تکلیف در امتحانها
از اینجا باید حدس بزنیم که از این به بعد نیز هر روز امتحانها سختتر خواهد بود. سختی بدان معنا نیست که تعداد کشتههای بیشتری بدهیم یا پول بیشتری خرج کنیم؛ بلکه تشخیص تکلیف مشکلتر است. بنابراین، باید بصیرت، فهم، شعور و تجربه خود را زیاد کنیم. امتیاز کسانی که در دورههای بعد پذیرفته میشوند این است که درکشان بالاتر میرود.
مرحله بعد از درک هم ایمان است و به آنچه درک میکنند عمل میکنند. اما اولین قدم برای ترقی، بالاتر رفتن فهم است. بر این اساس، باید منتظر باشیم که هر روز با دشواریهای جدید و بیشتری مواجه شویم.
بارالها چشمان ما را به نور ایمان منور کن تا حقایق را آن چنان که هست ببینیم. بحق محمد و آله الطاهرین صلوات الله علیهم اجمعین و عجل فرجهم.
پی نوشت ها:
[1]. سوره ملک / 2.
[2]. سوره اسراء / 29.
[3]. سوره بقره/ 30.
[4]. همان.
[5]. سوره ملک / 2.
فرآوری: فاطمه سرفرازی
بخش قرآن تبیان
منبع: سخنان آیتالله مصباح یزدی در جمع شورای اصناف (13/10/1392)